1- روشنفکر یا منورالفکر حکم بوق جامعه را دارد! اگر جوی آمدو همه را باخود برد وظیفه اش این است که داد بزند و تنبه دهد و روشنگری کند! نه اینکه خود همراه با آن جو مضمحل شده و دم فرو برد و ساری در جریان شود.
2- یکی از مهمترین ملاکات برای فهم واقعی از پدیده های اجتماعی متمایز کردن نفس الخطاء از فاعل مخطی وفهم مقایس اثرات یک خطا به واسطه فاعل و کننده آن است.
3- اگر روزی یک طلبه ی نامشهورِ جزءِ بی سروسامان در یک گوشه ای ندا برآرد که پیامبر هم ممکن است «سهو» داشته باشد، شاید به جایی برنخورد ولی وقتی آن عالم جلیل القدر و عظیم المنزلة و محدث بزرگ چیزی با عنوان «سهو النبی» را مطرح می کند و رد کنندگان آن را غالی خطاب می کند شیخ مفیدی هم پیدا می شود و عدم سهو النبی می نگارد و چنان تند و کوبنده تعابیر «هذا الرجل»،«نقصه فی العلم و عجزه»،«لکن الهوی مود لصاحبه» را برای کسی که از بزرگان امامیه و صاحب مهمترین مصنفات حدیثی و علمی است به کار می برد که انسان انگشت به دهان می ماند!
آری این نه برای این است که نسبت دادن چینین اموری به پیامبر اسلام ص در تاریخ سابقه نداشته و شیخ مفید می خواهد با آن مبارزه کند؛ هنر و فقه...
ادامه مطلبما را در سایت هنر و فقه دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 8sarayedela بازدید : 59 تاريخ : پنجشنبه 12 اسفند 1395 ساعت: 11:02